آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است!
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند!
اگر جمعگرا باشد، میگویند بخیل است!
اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است!!!
اگر زبانآوری کند، میگویند ورّاج و پرگوست ..!
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگویند ریاکاراست!!!
و اگر نکند میگویند کافراست و بیدین …..!!!
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز ازخداوند نباید ازکسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید ؛
مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.
نظرات شما عزیزان:
سلام
براستی که هر کاری انجام دهیم در نظر دیگران به چشم نمی اید و ساز خود می نوازند چون اگر عافل و هوشیار باشند مطمئنا به قسمت پر لیوان می نگرنند نه به فسمتی که ممکن است کم و کاستی داشته باشد ولی انسان عافل دانا قدر دانسته های دیگران را می داند و برایش احترام خاصی قائل می شود ولی جاهل نادان مرتبا می خواهد از دیگران ضعف بگیرد و دانسته های دیگران برایش ارزش ندارد و از ان ایراد می گیرد باید ساخت چون تا بود چنین بود همیشه هم دانای قدر دانی وجود دارد و هم جاهل نادانی که مرتبا گله و شکایت و ایراد از دیگران بگیرد چون با جهلش هرگز به همان نیمه پر لیوان توجه نمی کند خدا کند که عقلمان انقدر رشد کند و به درجه دانایی برسیم و هرگز از کارهای دیگران ایراد نگیریم یکی از پندهای که در جادوی قلم نوشتم مصداق همان جاهلان است .
اگر جایی گره کوری را بینم مطمئنم به دست ذانای کور نشده
براستی که هر کاری انجام دهیم در نظر دیگران به چشم نمی اید و ساز خود می نوازند چون اگر عافل و هوشیار باشند مطمئنا به قسمت پر لیوان می نگرنند نه به فسمتی که ممکن است کم و کاستی داشته باشد ولی انسان عافل دانا قدر دانسته های دیگران را می داند و برایش احترام خاصی قائل می شود ولی جاهل نادان مرتبا می خواهد از دیگران ضعف بگیرد و دانسته های دیگران برایش ارزش ندارد و از ان ایراد می گیرد باید ساخت چون تا بود چنین بود همیشه هم دانای قدر دانی وجود دارد و هم جاهل نادانی که مرتبا گله و شکایت و ایراد از دیگران بگیرد چون با جهلش هرگز به همان نیمه پر لیوان توجه نمی کند خدا کند که عقلمان انقدر رشد کند و به درجه دانایی برسیم و هرگز از کارهای دیگران ایراد نگیریم یکی از پندهای که در جادوی قلم نوشتم مصداق همان جاهلان است .
اگر جایی گره کوری را بینم مطمئنم به دست ذانای کور نشده
نوشته شده در تاریخ توسط
فقیر